-
تنور خولی ملعون
شنبه 23 مرداد 1395 23:50
امام حسین(ع)-کوفه-تنور خولی غم و درد و بلا کوچه به کوچه تب و اشک و عزا کوچه به کوچه میان کوفه گرداندند سر را به روی نیزه ها کوچه به کوچه *** خروش ناله در عرش است بر پا قیامت می شود از اشک زهرا سری را خولی آورده به کوفه تنی مانده رها بر خاک صحرا *** دلش بی تاب از آهی پر شرر سوخت شبیه چشم هایی شعله ور سوخت به پای حنجری...
-
تنور خولی ملعون
شنبه 23 مرداد 1395 23:49
امام حسین(ع)-تنور خولی یک سر خونین چه می بینم خدایا در تنور آفتابی می کنم امشب تماشا در تنور نوح من، با نوحه ی طوفان دلم را آب کن رگ رگ از هر چشمه ی خون است دریا در تنور کوثر عصمت بهشت ناله دارد یا مگر فاطمه گمگشته ی خود کرده پیدا در تنور مصحف عشق است رگ های بریده ای عجب! خوش تلاوت می شود قرآنِ گویا در تنور در بساط...
-
تنور خولی ملعون
شنبه 23 مرداد 1395 23:48
امام حسین(ع)-تنور خولی به تاخت می رود و از خزان خبر دارد به تاخت می رود انگار بارِ سر دارد گمان کنم که ز نعش پرنده آمده است و پای مرکب او را ببین که پر دارد تمام شادی دنیاست در دلش انگار میان کیسه ی خود تکّه های زر دارد مسیر کوفه و یک خانه و تنوری داغ تنور خانه ی او روضه اش خطر دارد دعا کنیم که زهرا ندیده باشد و بعد...
-
تنور خولی ملعون
شنبه 23 مرداد 1395 23:48
امام حسین(ع)-تنور خولی آتش چقدر رنگ پریده ست در تنور امشب مگر سپیده دمیده ست در تنور این ردّ پای قافله ی داغ لاله هاست؟ یا خون آفتاب چکیده ست در تنور؟ ! این گل خروش کیست که یک ریز و بی امان شیپور رستخیز دمیده ست در تنور؟ چون جسم پاره پاره ی در خون تپیده اش فریاد او بریده بریده ست در تنور از دودمان فتنه ی خاکستری، خسی...
-
تنور خولی ملعون
شنبه 23 مرداد 1395 23:47
امام حسین(ع)-تنور خولی چه شبی میگذرد در دلِ پنهانِ تنور سر خورشید شده گرمی دُکانِ تنور این چه نوری ست تنور از نفسش روشن شد؟ ! این چه داغی ست که آتش زده بر جانِ تنور؟ ! دیشبی را شهِ دین در حرمش مهمان بود امشب ای وای سر او شده مهمانِ تنور با سرش صاحب این خانه به نانی برسد کیسهها دوخته و سکه شده نانِ تنور چه بلایی سر...
-
تنور خولی ملعون
شنبه 23 مرداد 1395 23:46
امام حسین(ع)-تنور خولی امان از بی حیایی که شرور است همان نامرد که غرق غرور است سرِ شه را میان کیسه می بُرد همان که جلوه ی اللهُ نور است سر شه این چنین و پیکر او شکسته حرمت از سمّ ستور است پی کسب رضای یک حرامی کند تعجیل و گوید راه دور است به کوفه دیر آمد خولی پست بگفتا صبح هنگام ظهور است به خانه رفت در تاریکی و دید که...
-
تنور خولی ملعون
شنبه 23 مرداد 1395 23:45
امام حسین(ع)-تنور خولی ماجرا هر چه بود پایان یافت هر کسی بود عازم کویش زنی انگار چشم در راه است از سفر، چه می آورد شویش لحظه ها بی قرار و دلواپس غصه هایش بدون حد می شد مرد او از سفر نیامده بود شب هم از نیمه داشت رد می شد آسمان تار و تیره و خونبار آه آن شب نبود معمولی نیمه ی شب پرید زن از خواب آمده بود از سفر خولی...
-
تنور خولی ملعون
شنبه 23 مرداد 1395 23:44
امام حسین(ع)-تنور خولی-کوفه بر خـاک کـربـلاست اگـر پیـکـر حسین امشب رسیـده است به کوفه سر حسین ای آسمـان بنـال کـه از ظلـم کـوفیـان خــاکستــر تنــور شـده بستـر حسین سرخ است گر که خاک ز خـون گلـوی او خـاکستـری شـده ست رخ انور حسین امشب شب زیـارت و شــام عــزا بـود بنشسته در محیـط غمش مــادر حسین آهستـه تر بنـال دل...
-
تنور خولی ملعون
شنبه 23 مرداد 1395 23:43
امام حسین (ع)-تنور خولی صدای راز و نیازی ز طور می آید نوای گریه ز جانی صبور می آید سری به کنج تنور است و موسی عمران برای دیدن او سوی طور می آید فرشتگان همه نزدیک این سرند ولی صدای گریه و زراری ز دور می آید طنین بال ملائک رسد، مگر جبریل به سوی آیۀ الله و نور می آید قیامتی شده برپا از این همه اندوه که بیم خاستن نفخ صور...
-
تنور خولی ملعون
شنبه 23 مرداد 1395 23:42
امام حسین(ع)-مناجات -تنور خولی هر کس شهید تو نشد، اهل قبور شد هر کس نمرد بهر تو، زنده به گور شد خون تو خاک را به دو پیمانه مست کرد بر خاک تا که ریخت، شراب طهور شد باید که با "حسین" مزین شود فقط اولاد شیعه تو اگر از ذکور شد ! ای چشم! اشک های تو وقف حسین باد هر آدمی که اهل بکا شد، غیور شد از دوستان من هرکس رفت...
-
دفن شهدای کربلا
شنبه 23 مرداد 1395 23:39
حضرت سجاد(ع)-دفن ابدان مطهر شهدای کربلا صبری کنید این کشته ها را می شناسم جاماندگان نینوا را می شناسم من زادهء زهرا علی بن الحسینم هم زخمها را هم شفا را می شناسم گرچه شناسایی کمی سخت است اما من دو یتیم مجتبی را می شناسم این پیکر مُثله که مانده روی خاک و رفته سرش بر نیزه ها را می شناسم از عمه جانم مانده اینجا یادگاری...
-
دفن شهدای کربلا
شنبه 23 مرداد 1395 23:38
دفن شهدا بنی اسد متحیّر، ستادهاید همه چرا به بحر تفکر فتادهاید همه برای دفن شهیدان کربلا، زن و مرد ز خانه سر به بیابان نهادهاید همه کسی نبود که رو سوی این دیار نهد خـدا تمـام شما را جـزای خیر دهد
-
دفن شهدای کربلا
شنبه 23 مرداد 1395 23:37
نوحه دفن شهدا ما برای دفن شاه کربلا آمادهایم رو به سوی قتلگاه و علقمه بنهادهایم یوسف زهرا حسین واحسینا واحسین یک بدن صد پاره از شمشیر و تیر خنجر است این گل دامان لیلا یا علی اکبر است یوسف زهرا حسین واحسینا واحسین یک بدن بیدست و سر مانده کنار علقمه مثل مادر اشک ریز و در عذایش فاطمه یوسف زهرا حسین واحسینا واحسین...
-
دفن شهدای کربلا
شنبه 23 مرداد 1395 23:36
دفن ابدان مطهر شهدای کربلا مقام قرب خدا یا بهشت اهل ولاست بهشت اهل ولا یا زمین کرب و بلاست ورق ورق شده هفتاد و دو کتاب خدا به هر ورق که زدم تیغ آیه ها پیداست بنی اسد متحیر اِستاده اند همه سکوت کرده ولی در سکوتشان غوغاست نه سر بُوَد به تن کشتگان، نه تن سالم نه ازغلام، نه مولا، نشان در آن صحراست زکوفه اشک فشان یک سوار...
-
دفن شهدای کربلا
شنبه 23 مرداد 1395 23:34
دفن شهدای کربلا این جا نگـارخانـۀ گلهــای پـرپـر است این جا بهشت سرخ بدنهای بیسر است حیـران ستـادهاید چــرا ای بنـیاســد امـروز روز دفــن عزیــز پیمبــر است من میشنـاسم ایـن شهـدا را یکی یکی سرهایشان اگر چـه بریـده ز پیکـر است این پیکـر حبیـب بــوَد، این تـن زهیر این مسلمبنعوسجه، این عون و جعفر است این پیکـری...
-
شام غریبان
جمعه 22 مرداد 1395 21:43
امام حسین(ع)-عصر عاشورا ذوالجناح آمده پا تا به سرش خونین است اشک می ریزد و چشمان ترش خونین است ذوالجناح آمده سر را به زمین می کوبد همه ی دشت میان نظرش خونین است ذوالجناح آمده از شاه خبر آورده به نظر می رسد اما خبرش خونین است ذوالجناحا پدرم کو؟ تو چرا تنهایی؟ چه خبر بوده؟ چرا پس سپرش خونین است؟ (ای فرس با تو چه رخ داده...
-
شام غریبان
جمعه 22 مرداد 1395 21:41
عصر عاشورا-شام غریبان شمشیر و تیغ و نیزهی خود را گذاشتند خورشید را مُقَطَّعُ الاَعضا گذاشتند وحشی شدند و موقع تقسیمِ غارتش بر مُصحَفِ شریفِ تنش پا گذاشتند چرخی زدند با سرِ بر نیزه رفته اش داغی عجیب بر دلِ زهرا گذاشتند دیگر به نعلِ تازه زدن احتیاج بود جایی برای تاختن آیا گذاشتند؟ از قتله گاه راضی و دستِ پُر آمدند سهمی...
-
شام غریبان
جمعه 22 مرداد 1395 21:41
حضرت زینب(س)-عصر عاشورا نسیم تلخ پر از انکسار می آید و ذوالجناح دگر بی سوار می آید به باد رفته گمانم تمام هستی او به سمت خیمه چه بی اختیار می آید تمام فاجعه را با دو چشم خود دیده که ناله می زند و بی قرار می آید فقط نه کرب و بلا و مدینه و مشعر صدای ناله ای از مستجار می آید زنی که اول صبحی شبیه حیدر بود غروب با قد خم هم...
-
شام غریبان
جمعه 22 مرداد 1395 21:40
حضرت زینب(س)-عصر عاشورا-وداع از کویت ای آرام دل با چشم گریان می روم جانم توبودی و کنون با جسم بی جان می روم ازگریه پایم درگِل است، دریای غم بی ساحل است درد فراقت مشکل است، با سوز هجران می روم خیز ای امیر کاروان، مارا تو درمحمل نشان همراه با نامحرمان، درشام ویران می روم پرپر شده گلهای تو، کو اکبر رعنای تو ناچیده گل ای...
-
شام غریبان
جمعه 22 مرداد 1395 21:39
حضرت زینب(س)-عصر عاشورا -شام غریبان آتش زدن به خیمه ز بس ظالمانه بود صحرای کربلا همه غرق زبانه بود تاکس میان خیمه نسوزد با اشک وآه رینب میان خیمه وآتش روانه بود سیلی امان نداد به طفلان خسته جان رخسار کودکان همه پرُ از نشانه بود مقصود خصم کشتن آل رسول بود سیلی وتازیانه زدن ها بهانه بود شرمم کُشد که فاش بگویم ولی بپرس...
-
شام غریبان
جمعه 22 مرداد 1395 21:39
حضرت زینب(س)-عصر عاشورا-شام غریبان در باد می وزد بوی گیسوی سوخته دارم چه قصّه ها ز سر و روی سوخته کشتی اسیر جزر و مد شعله ها شده امّیدِ ورطه نیست به پاروی سوخته آتش گرفت دشت کران تا کرانه اش لبخند شعله ور شده و مویه، سوخته از روی نیزه خیره به دنبال چیستی؟ آه ای نگاه زخمیِ کم سوی سوخته آتش گرفت خیمه، دلم سوخت، بی خبر...
-
شام غریبان
جمعه 22 مرداد 1395 21:38
حضرت زینب(س)-عصر عاشورا -شام غریبان خنده بر روی لبش مرد ستمکاری هست آه انگار نه انگار عزاداری هست آن طرف دامن طفل آتش سوزان دارد این طرف در تب شعله تن بیماری هست ... و زنی باز سوی علقمه میکرد نگاه که به پا خیزد اگر دست علمداری هست همه دیدند که خون چشم دلش را پر کرد از فرات سخنش ناله سرشاری هست : مبریدم که در این دشت...
-
شام غریبان
جمعه 22 مرداد 1395 21:37
حضرت زینب(س)-عصر عاشورا-شام غریبان همره شدند قافله ای را که مانده بود تا طی کنند مرحله ای را که مانده بود از خویش رفته اند سبکبار تا خدا برداشتند فاصله ای را که مانده بود با طرح یک سوال به پاسخ رسیده اند حل کرده اند مسأله ای را که مانده بود با رکعتی نگاه در آن آخرین پگاه بدرود کرد نافله ای را که مانده بود در فصل آفتاب...
-
شام غریبان
جمعه 22 مرداد 1395 21:36
حضرت زینب(س)-عصر عاشورا-شام غریبان آمدم در قتلگه تا شاه را پیدا کنم ماه را شرمنده از آن طلعت زیبا کنم گشته از باد خزان پرپر همه گلهای من جستجو در بین این گلها گل زهراکنم دید تا عریان میان آفتابش گفت، کاش خصم بگذارد بمانم سایبان پیدا کنم گر به خون قانون آزادی نوشتی در جهان من هم او را با اسیری رفتنم امضا کنم تا شود...
-
شام غریبان
جمعه 22 مرداد 1395 21:35
حضرت زینب(س)-عصر عاشورا-شام غریبان این هرم تشنگی است به ما لطمه می زند یا اینکه داغ کرببلا لطمه می زند از هر طرف به سمت حرم حمله ور شدند گفتم کجاست عمه ؟...بیا...!لطمه می زند در یک به هم نشستن این پلک ها ببین آتش به خیمه های عزا لطمه می زند سنگی که بر جبین شما رد خون نشاند به انعکاس آیینه ها لطمه می زند آن مرد نانجیب...
-
شام غریبان
جمعه 22 مرداد 1395 21:34
حضرت زینب(س)-عصر عاشورا-شام غریبان ای پاره پاره پیکر قرآن! سرت کجاست؟ آه! ای سر بریده! بگو پیکرت کجاست فریاد «وا عطش عطشا» رفته تا کجا سقّای کودکان تو، آبآورت کجاست؟ ای ماه من! که ماه تمامیّ عالمی ماه بلندقامت تو، اکبرت کجاست؟ بینغمه مانده بر سر گهواره اش، رباب ششماهه ی نشسته به خون، اصغرت کجاست؟ ای خوابگاه و...
-
شام غریبان
جمعه 22 مرداد 1395 21:33
حضرت زینب(س)-عصر عاشورا-شام غریبان ای که به خشکی لبات دریا توسل می کنه موندم چه جوری داغتو دنیا تحمل می کنه سروی که تنها شاهد این برگ ریزونه منم کوهی که می خواد پاشه و دیگه نمیتونه منم گرم طوافن تا غروب سرنیزه ها دور سرت وقت نمازِ تیرها سجاده میشه پیکرت این موج که روی تنت باگریه می ریزه منم زخمات لب وا می کنه هر بار...
-
شام غریبان
جمعه 22 مرداد 1395 21:32
حضرت زینب(س)-عصر عاشورا-شام غریبان در مغربی که طبل اسارت دمیده شد کار حرم دگر به جسارت کشیده شد مشعل به دستها به حرم حمله ور شدند ناگه تمام آل عبا دربدر شدند چون حال آسمان و زمین گشت بی قرار حکم امام آمد ، علیکُّنَّ بالفرار با اهل بیت فاطمه مانند بنده ها رفتار کرد دشمن بی دین به خنده ها فحش از دهانشان نمی افتاد لحظه...
-
شام غریبان
جمعه 22 مرداد 1395 21:31
حضرت سکینه(س)-عصر عاشورا-شام غریبان نه از لباس کهنه ات نه از سرت شناختم تو را به بوی آشنای مادرت شناختم تو را نه از صدای دلنشین روز های قبل که از سکوت غصه دار حنجرت شناختم تو شعر عاشقانه بودی و من این قصیده را میان پاره پاره های دفترت شناختم قیام در قعود را، رکوع در سجود را من از نماز لحظه های آخرت شناختم غروب بود و...
-
شهادت امام حسین (ع)
جمعه 22 مرداد 1395 21:27
امام حسین(ع)-شهادت-گودال افتاده ای روی زمین و سر نداری در این بیابان یک نفر یاور نداری از بس جراحت بر تنت جا خوش نموده یک جای سالم در همه پیکر نداری بگذار تا که جان دهم پیش تن تو اصلا تصور کن دگر خواهر نداری در خیمه ها هر کودکی چشم انتظار است خیز و بگو عباس آب آور نداری با من بگو پیراهن و عمامه ات کو؟ بگذر از این...