اشعار مذهبی گلهای  فاطمه(س)

اشعار مذهبی گلهای فاطمه(س)

جمع آوری اشعارمذهبی توسط ذاکراهل بیت(ع)کربلایی وحیدشریفی
اشعار مذهبی گلهای  فاطمه(س)

اشعار مذهبی گلهای فاطمه(س)

جمع آوری اشعارمذهبی توسط ذاکراهل بیت(ع)کربلایی وحیدشریفی

در مسیر کوفه و شام

حضرت زینب(س)-در مسیر کوفه و شام


نسبت به قبل بس که تو تغییر کرده ای

بالای نیزه دیده به تو دوختم حسین

یک روح در دو تن همه اش نقل ما دوتاست

تو در تنور رفتی و من سوختم حسین

من زینبم که طاقت کوچکترین خراش

بر روی مصحف بدنت را نداشتم

با دیدنت به نیزه کنار آمدم ولی

دیگر توقع زدنت را نداشتم

جانا ز روی نیزهء اعدا نگاه کن

مانند تو عزیز دلم دل شکسته ام

گر تو سرت به سنگ حرامی شکسته ای

من هم سرم به چوبۀ محمل شکسته ام

بر روی نیزه آمده ای پا به پای من

گاهی عقب می افتی و گاهی جلوتری

دشمن خیال کرده که من بی کسم حسین

بر روی نیزه هم تو مرا سایۀ سری

میخواستم ببو سمت اما دلم شکست

وقتی که دیدمت پُرِ خاکستر تنور

مبهوت مانده ام من و اما سه ساله ات

لحظه به لحظه بوسه به تو می دهد زدور

گر چه جریحه دار شد اینجا غرور من

اما به خاطر تو خودم را نباختم

در کوفه بیشتر دل من سوخت چون که من

یک در میان اهالی آن را شناختم

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.